جدول جو
جدول جو

معنی سیفی نیشابوری - جستجوی لغت در جدول جو

سیفی نیشابوری
(سَ فیِ نَ)
عوفی در لباب الالباب او را یاد کرده و نویسد: تألیفی ساخته است بصد عشق نامه که عاشق به معشوق نویسد در معانی و احوال که میان عاشق و معشوق افتد در غایت لطف آمده است و مقبول فضلا و پسندیدۀ اماثل است. از اوست:
ای کرده بی گناهی از دوستان کناره
از تست جور بر من وز دوستان نظاره.
ایضاً:
خبرت هست که تا دور فتادی ز برم
دل ز من دور فتاده ست و بجان در خطرم.
ایضاً:
طاقت هجر تو نمیدارم
روز و شب خون ز دیده می بارم.
(از لباب الالباب ج 2 صص 159- 160).
رجوع به آتشکدۀ آذر، مجمع الفصحاء و هفت اقلیم احمد رازی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(لُ)
شاعری از مردم نیشابور و همین یک شعر از او یادگار است:
چه لازم است تو بدنام قتل ما باشی
ستاره ای و سپهری و روزگاری هست.
(آتشکدۀ آذر ص 131) (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(نَ میِ نَ / نِ)
در مشهد می زیسته، خطی خوش و در صنعت تذهیب مهارت داشته. او راست:
بر لب بام آمد آن مه گفت باید مردنت
کآفتاب عمرت اینک بر لب بام آمده.
(از قاموس الاعلام ج 6 ص 4586) (از فرهنگ سخنوران ص 601)
لغت نامه دهخدا